بعد مشهد

متن مرتبط با «مشهد» در سایت بعد مشهد نوشته شده است

بعد مشهد

  • از مشهد ک برگشتیم خیلی داغون بودم مامانم در لحظه همیشه داغونیای منو میفهمیدو دنبال علت بود ولی نمیتونست چیزی دراره ولی ازهمون اول فهمید ک با اومدن این خونواده زندگی من خیلی داره تغییر میکنه خودم دارم خیلی بزرگ میشم خلاصه تو اون روزا خیلی سر تموم کردنو بودن باهم درگیر بودیم خیلی عاااشق بودیم خیلی صحبت میکردیم محبتی ک بین ما بود تا الان بین هیچکس ندیدمو نخواهم دید حتی تو زندگی خودم الان ....... تو همین صحبتا بعد مشهد ی شب فاطی اس های منو با مسعودو خونده بود براش وحشتناک بود ‌ مسعود چطوری منو نفس صدا میکنه چطوری اون پیاما شکل گرفته ولی چیزی نگفته بود مسعودم اونروزا چندبار خیلی سوتیای ریزی داده بودیم بخاطر همین ب فاطی توضیح داده بود ک منو خیلی قبول داره ک دختر خوبیم و خاسته بود تا همیشه تو زندگیش باشم فاطی چون مسعود خیلی خوب بود و یوقت از دستش نده قبول کرده بود ولی این سری ی شب ک مسعود خواب بود من پیام دادمو ک فاطی بیدار شده بود پیامو دیده بود و بجای مسعود باهام پیام داده بود منم هی میپرسیدم مسعود چرا اینطوری ای خودت نیستی شک کرده بودم ولی خوب پیام داده بودم دیگه خلاصه من صبحش با مسعود قرار داشتم دیدم‌ نیومد رفتم دم خونه همون لحظه  دیدم مسعود با پسرش مبین درومد اشاره کرد ک نرو بعد از ی شماره ناشناس زنگ زد ک گفت فاطی دیشب بهت پیام داده برو خونه گوشی دسته اونه خیلی قاطی کرده ک بعد توضیح , ...ادامه مطلب

  • بعد مشهد

  • از مشهد ک برگشتیم خیلی داغون بودم مامانم در لحظه همیشه داغونیای منو میفهمیدو دنبال علت بود ولی نمیتونست چیزی دراره ولی ازهمون اول فهمید ک با اومدن این خونواده زندگی من خیلی داره تغییر میکنه خودم دارم خیلی بزرگ میشم خلاصه تو اون روزا خیلی سر تموم کردنو بودن باهم درگیر بودیم خیلی عاااشق بودیم خیلی صحب, ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها